ثمره زندگیمون امیر رضا ثمره زندگیمون امیر رضا ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

فرشته آسمونی

بیست و هشتمی دیگر

من مانوسم..................با حرمت آقا کربلا.........................کربلا............... الهم الرزقنا سلام به عشق مامان و دوستای گلم این متن بالا وقتی شروع کردم تا وبلاگ پسری رو بروز کنم از تلوزیون مداحیش در حال پخش بود این روزها واقعا دل یه هوای دیگه داره و با هر نوا دلش پر میکشه باز بیست و هشتم فرا رسید....بیست و هشتم هر ماه برای من تنها یه معنا داره و اون هم اینکه خدا تو این روز یکی از بزرگترین نعمت هاش رو بهم عطا کرد و نمیدونم چطوری شکر گذار این نعمت باشم بیست و هشتم آذر ماه فرا رسید و پسری یک ماه بزرگ و بزرگتر شد و من هر لحظهش در افسوس اینکه چقدر زود میگذره و من باید از لحظه لحظه های کودکی و شیرین کاری ها و شیرین زبونی ه...
28 آذر 1393

عاشق حسین(ع)

سلام به گل پسر مامانی و همه دوستان عزیز این روزها دل پر میکشه برای حرمت آقا با این تصاویر  از عاشق هایی که پیاده به سمت بهشت روی زمین میرن..... و تو این مسیر کلی عشق بازی میکنن...... الهی........... الهی........ یعنی میشه یه روزی قسمت ما هم بشه...پای پیاده تا حرم کاروان ها یک به یک رفتند سوی کربلا                                                   دیدی آخر ماند بر دل آروزی ...
20 آذر 1393

بنت الحسین و یه نذر

سلام به گل پسر مامانی و دوستان گلم یه سال دیگه گذشت و رسید شب شهادت سه ساله حسین(ع) سه ساله ای گه تو این سه سال زندگی سختی هایی کشید که خیلی ها در تمام عمرشون نمیکشند......داغ هایی دید که خیلی ها در تمام عمرشون نمیبینند اتفاق هایی که خنده های کودکانه رو ازش گرفت وقتی امیررضا با باباش بازی میکنه و صدای خندهاش تا به عرش بالا میره...دلم برای لحظاتی میره پیش سه ساله حسین و اون هم روزی در کنار بابا مشغول بازی بود و خندهاش تا به عرش بالا میرفت اما........ و حالا بر سر اون خنده و بازی های کودکانه چی اومد کودک سه ساله و خرابه های شام کجا؟ کودک سه ساله و سر بریده بابا کجا؟ کودک سه ساله و این همه درد دل با بابا کجا؟ حق دا...
6 آذر 1393

26 ماه

سلام به امیرضای گلم و دوستای گلم عشق مامان ببخشید که دیر اومدم خیلی وقت هست که قصد دارم بیام که یه سری کارها نشد که بیام عزیز دلم دیروز وارد 27 ماهگی شدی.....قصد داشتم بیام دقیقا ساعت به دنیا اومدنت پست بذارم که نشد بزرگ شدی و اقا کارهایی میکنی و چیز هایی رو میگی که ما همه چیز های این دنیا و همه کارهای دنیا برات سوال شده مامانی این چیه؟ چی کار میکنه؟ یا هر حرفی میزنیم خیلی باید مواظب باشیم چون شما سریع میگی مامانی مثلا این یعنی چه؟ و کلا پر از سوالی و من باید برای همه اونها جواب داشته باشم. الهی مادر به فدای حرف زدن و جمله بندی بره....خیلی ادبی شدی و تقریبا سعی در رعایت کامل زبان فارسی داری برای نمونه اگه چ...
29 آبان 1393

رسید ماه غم و ماه حسین

سلام به کربلایی امیررضا جون و دوستای گلم سلام به محرم به غصه و غم مهدی                                                           به چشمه کاسه خون و شال ماتم مهدی سلام به محرم به شور و حال و عیانش                           ...
4 آبان 1393

تولد.................تولد

سلام به عشق مامان و دوستای گلم عزیز دل مامان اول از همه ازت معذرت میخوام که این پست اینقده دیر شده مامانی خیلی سرش شلوغه و وقت ندارم خیلی اینجا بیام و در ضمن اینترنتمون دچار مشکل شده و همش باید از خونه دیگران بیام و همچنین به دوستای گلم سر بزنم البته این کار هم دیر به دیر اتفاق میوفته. شهریور ماه برای ما ماهی پر اتفاق های خوش بوده 18 شهریور تولد باباجون امیررضا بود....و من یه تولد کوچیک برا بابایی گرفتم همسر عزیزم تولدت مبارک ان شا الله سال های سال سایت بالای سرمون باشه اینم کیک تولد بابا جون امیررضا( البته دست پخت بنده) اینم شیرینی نخودی من در آوردی اون شب البته جای شما خالی خوش مزه شد و یه اتفاق خیلی خوب...
1 مهر 1393

دو سال بودنت

سلام به امیررضای مامان و دوستای گلم فردا یعنی پنجشنبه اول ذیقعده  میلاد حضرت معصومه (س) برای من و بابایی امیررضا یه روز خاصه. چون خدا تو این روز (از نظر قمری) این گل پسر رو تو آغوشمون قرار داد. میلاد بی بی معصومه(س) و روز دختر رو به همه تبریک میگم عزیز دل مامان و بابا تولدت مبارک دلمون غرق شادی از بودنت در کنارمون.......دلمون پر از شور و احساس از بودنت در کنارمون زندگیمون پر شده از لحظه های شاد و خاطره انگیز........زندگیمون شده سراسر با تو بودن و در کنار تو بودن و برای تو زندگی کردن تمام هدف من و بابایی شده تربیت صحیح شما و اینکه بتونیم شما گل پسر رو سالم و صالح بزرگ کنیم وقتی بیداری خونه پر از سر و صدا و شا...
5 شهريور 1393