ثمره زندگیمون امیر رضا ثمره زندگیمون امیر رضا ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

فرشته آسمونی

26 ماه

1393/8/29 17:18
نویسنده : مامان امیررضا
882 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به امیرضای گلم و دوستای گلم

عشق مامان ببخشید که دیر اومدم خیلی وقت هست که قصد دارم بیام که یه سری کارها نشد که بیام

عزیز دلم دیروز وارد 27 ماهگی شدی.....قصد داشتم بیام دقیقا ساعت به دنیا اومدنت پست بذارم که نشد

بزرگ شدی و اقا کارهایی میکنی و چیز هایی رو میگی که ما تعجب

همه چیز های این دنیا و همه کارهای دنیا برات سوال شده

مامانی این چیه؟سوال

چی کار میکنه؟سوال

یا هر حرفی میزنیم خیلی باید مواظب باشیم چون شما سریع میگی

مامانی مثلا این یعنی چه؟سوال

و کلا پر از سوالی و من باید برای همه اونها جواب داشته باشم.

الهی مادر به فدای حرف زدن و جمله بندی بره....خیلی ادبی شدی و تقریبا سعی در رعایت کامل زبان فارسی داری برای نمونه اگه چیزی رو میخوای نگه داشته باشی میگی

مامانی من اینو داشته میباشم......یا خیلی به ندرت پیش بیاد و فعل فرد و جمع رو با هم قاطی کنی همه رو به جای خودش بکار میبری...

ولی یه مشکلی تو صرف فعل هات داری نمیتونی کارهایی رو که انجام دادی و تبدیل کنی

به طور مثال داریم با هم بازی میکنیم تو داری برای من نون درست میکنی میگی:

مامانی میخوام نون بپزم

منم میگم بپز خیلی گشنمه

تو بعد از پخت میای و میگی:

مامانی بیا پزیدم.چشمک خنده

مامانی می خوام برات لباس بدوزم

منم: اره مامان بدوز لباس ندارم برا مهمونی

و پسری بعد از چند دقیقه: مامانی بیا برات دوزیدم چشمکخنده

کلمه ای که هر چی سعی میکنم تا درست بگی ولی نمیگی اینه:

مامانی یا بابایی بغل بیای. و من میگم :امیر بغل بیام و تو باز میگی:بغل بیایخنده

در بعضی مواقع یه جمله بکار میبری که میمونیم تو اون لحظه چی جوابت رو بدیم

مثلا وارد یه جایی میشی یا یه نفر وارد خونه میشه و یا من با یه نفر صحبت بکنم و برای چند لحظه با شما کار نداشته باشیم سریع بر میگردی و میگی:

مثلا مامانی یا بابایی تحویل نمیگیری. ما رو داری تعجب خنده

امااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان ازدست یه لحظه بیا گفتنت

هر کسی وارد خونمون میشه میگی یه لحظه بیا میبریش تو اتاق یه اسباب بازی رو بهش نشون میدی یا همین جوری یه کار براش انجام میدی

یا وقتی بیکار میشی سریع میگی مامانی یه لحظه بیا

وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای اگه بدونی مامان چه خوشگل شعر میخونی

فعلا سه شعر رو حفظ کردی

یکی عمو زنجیل باف ؛ گنجشکک اشی مشی و جدیدا حسنی رو، تو این شعر ببین و تمیز رو خیلی با مزه میگی و بعد خوندنش مامانی دلش میخواد بخورتت

مامانی شما فوق العاده دلسوزی و دل رحم خدا نکنه کسی گریه کنه و یا شما کاری کنی که من ناراحت بشم سریع عکس العمل نشون میدی و میای ببخشید میگی و بوس میدی.

یکی از کارهایی که میکنی و من تو اون لحظه فقط باید بغلت کنم بغل بخورمت مواقعی که بهت میگم مامانی ناراحت شدم غمگینو یا تنهام گذاشتی ناراحت شدمغمگین و مثلا شروع به گریه میکنم گریهو تو گل پسر میای و میگی مامان:

بیا اومدم پیشت...گریه نکن...یعنی این دو تا جمله اونقده با احساس میگی که نگو

و یه کلمه دیگه که وقتی از دست کسی نارحتی غمگین بکار میبری:

بچه بده......مامانی بچه بده...بابایی بچه بده....و بقیه افراد خانواده

جیگر مامان تو ایام محرم کلی مداحی یاد گرفتی و همش تو خونه تکرار میکنی و بهم میگی مامان طبل بزن و یا به من میگی بخون و تو طبل میزنی.

از مداحی هایی که میخونی:

علمدار نیاد...علمدار نیامد...ابوفاضل مدد

حسین اومد به کربلا...... کربلا...کربلا

و چند تا چیز دیگه که فعلا یادم نمیاد

یکی دیگه از کارهایی که میکنی و طبق نظر روانشناس ها به خاطر این سنت هست تخیل بالات هست

کلی بازی با افراد مختلف یا مثلا میگی مامانی بیا بیا توپ بازی کنیم  ولی بدون توپ...و یا با هم چای و چیز های دیگه بخوریم. یا مثلا حاجی ننه مریضه تو اونو می بری دکتر و از این دست تخیل هات

هوش بالای پسری برای ما گاهی وقت ها هزینه بر میشه

پسری اولین پازلی که برات خریدم و بازی درست با اون یه کمی طول کشید تا یاد بگیری..اما حالا روش ساخت پازل رو کاملا یاد گرفتی و دومی رو به یه روز نکشید که کامل درست کردی و حالا از من یه مدل دیگه میخوای و اگه به همین شکل پیش بری خرید پازل برات باید روزانه بشه.

امان از دست بعضی مادرها:

من از کوچیکی خیلی سعی کردم که امیررضا بازی با موبایل رو یاد نگیره اما متاسفانه تو بعضی از جمع ها میبینم که مادرها گوشی دست بچه ها میدن و من که نمیدم پسری کلی خواهش من مجبور میشم تو اون جمع بهش بدم. ولی تو خونه اونقده با هم بازی میکنیم که اصلا حتی برا یه بار نمیگه که گوشی بده تا بازی کنم ، گاهی وقت ها میگه که گوشی بده تا فیلم هایی که ازش گرفتم رو ببینه اونم گوشیم رو تو حالت پرواز میزارم.

اینا چند تا چیزی بود که ازت تو ذهنم موند حالا بریم سراغ چند تا عکس:

متاسفانه ار عروسی خاله جون عکس ندارم از عمه حمیده میگیرم برات میزارم.

امیررضا روز عید قربان

گل پسر منتظر کباب شدن گوشت

امان از دست شیطنت های پسری....اون شب پسری کلی شیطنت کرد کلی وسایل خونه رو خراب کرد اینجا یه بسته برگه A5 رو از زیر تخت در آورد بهش میگم امیر داری چی کار میکنی میگه هیچ کار نمیکنمچشمک

هر وقت من قصد دارم از پسری عکس بگیرم ایشون تصمیم میگیره که خودش عکس بگیره

پسری آماده برا رفتن به مراسم شیرخوارگان حسینی

این لباس رو وقتی کربلا بودیم برا پسری گرفیم

روز عاشورا مراسم دسته روی.......پسری عاشق طبل شد و همون طور که نوشته بودم تو خونه مداحی میکنه و میگه مامانی طبل بزن و یا بر عکس

اینجا هم پسری رفته ارایشگاه

و در آخر از همه دوستایی که جویای احوال این دوست گرامیمون بودن خیلی ممنون

متاسفانه این دوست عزیز که مداح اهل البیت هم بود تو ماه محرم رفت پیش خدا

برای شادی روح این دوست عزیز و همه کسایی در راه امام حسین(ع) قدم بر داشتن صلوات

 

 

 

 

 

 

پسندها (7)

نظرات (9)

مامان نازنین زهرا
30 آبان 93 10:37
ای جانم .....یعنی گاهی اوقات شیرین بودن بچه ها به حدی میرسه که هر آن آدم هوس آدم خوار شدن بهش دست میده ...ودوست داره بچشو یه لقمه چپ کنه
مامان امیررضا
پاسخ
واقعا بعضی مواقع دلت میخواد بخوریشون
sima
1 آذر 93 15:55
سلام عزیزم.خدا پسرنازتون رو براتون حفظ کنه.بازم بیاین پیشمون.خوشحال میشیم گلم
مامان امیررضا
پاسخ
ممنون که بهمون سر زدید
مامان گلشن
1 آذر 93 18:14
ماشاالله مردی شدی واسه خودت .سلمونی رفتی مبارک باشه....عزاداریهات هم قبول گل پسری
مامان امیررضا
پاسخ
سلام خیلی ممنون
مامان عالمه
2 آذر 93 10:05
سلام عزیزم خوبی مرسی که به ماسر زدی من لینکت کردم و خوشحال میشم باهم در ارتباط باشیم
مامان امیررضا
پاسخ
سلام خیلی خوشحال شدم بهمون سر زدید منم شما رو لینک کردم
فاطمه مامان امیرعلی
3 آذر 93 16:27
سلام خانومی ممنون که به فکرم هستی دلم براتون تنگ شده ماشالله پسری برای خودش مردی شده خیلی بزرگ شده ببخشید دیر جواب دادم خیلی سرم شلوغه
مامان امیررضا
پاسخ
خواهش میکنم ما هم دلمون براتون تنگ شده
ارام
3 آذر 93 23:41
ننه علي
4 آذر 93 7:19
ای جان خدا این پسرو حفظ کنه براتون اون بنده خدا را بیامرزه
مامان امیررضا
پاسخ
خیلی ممنون....خدا صالحان همنشینش کنه
مــــامــــانی بـــــاذوق
6 آذر 93 0:39
برای گل پسری ناز و خوردنی و بامزه هزار ماشاالله برای خودش مردی شده خدا حفظش کنه مراقب خودت و گل پسری باش بوووووووووووووووووس عکساشم مثل همیشه زیبا و نازه...
مامان امیررضا
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان زکریا
16 آذر 93 18:59
سلام به به چه عکس های نابی دلمون لک زده بود برای عکس های این شاهزاده ی کوچک لباس سربازی سید الشهدا س هم برازندشه ماشالله
مامان امیررضا
پاسخ
ممنون عزیزم