ثمره زندگیمون امیر رضا ثمره زندگیمون امیر رضا ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

فرشته آسمونی

امیررضا در تعطیلات عید سعید فطر

1393/5/10 20:30
نویسنده : مامان امیررضا
512 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به پسری مامان و دوستای گلم

عید فطر مبارک...نماز روزهاتون قبول درگاه حق...

امیدوارم چند روز تعطیلات بهتون خوش گذشته باشه

به ما که خدا رو شکر خوش گذشت.....جای همه دوستای گل خالی

اولین روز تعطیلات یعنی روز عید سعید فطر ناهار خونه حاجی بابا( پدربزرگ مشترک من و بابای امیررضا) دعوت بودیم و شب هم جشن ده روزگی فاطمه جون نی نی عمه حمیده بودیم و کلی بهمون خوش گذشت

دومین روز تعطیلات رفتیم ییلاق تا به عموجون اینا سر بزنیم( عموی جانباز بنده نمیتونه تو گرما باشه و کل تعطیلات تابستان رو تو ییلاق میمونه)

سومین روز هم خونه عزیزجون هیئت قرآن بود و درگیر مهمون های اون شب بودیم

واما آخرین روز ما به همراه جوان های فامیل رفتیم بیرون

در کل این چند روز کلی بهمون خوش گذشت

حالا عکسای این چند روز

خونه عمه حمیده...........قبل از ورود مهمون ها.....پسری درگیر پذیرایی از خود

اینم فاطمه جونم تو جشن ده روزگی

اینم عکسای ییلاق

پسری در کنار مادر جون مشغول پختن نون تازه.......جای همه خالی تو سرما خیلی میچسبه

اینم نون های تازه......توتک(نون کوچک) مخصوص امیررضا

پسری سخت مشغول خوردنش

کوهنوردی پسر و پدر.......درگیری پسری با شاخه های دور برش

خستگی در کردن پسری روی تخته سنگ

مینچ بازی کردن جیگر مامان

پسری و باز اردک ها................

ایتام عکسای تفریح روز جمعه

پسری و دوستاش اول روز تازه شروع کردن به آب بازی

نداشتن آروم و قرار پسر برای آب بازی و بالاخره شروع کرد به خیس نرگس جون(دختردایی بنده)

پسری روی تخته سنگ.......یا به قول باباش تخته سنگ چه عرض کنیم برا پسری حکم صخره رو داشت

این پسر هر جا باشه خودش رو مشغول میکنه

پسری و قصدش برا شیرجه و کمک عمو حسین

و بالاخره رفتن پسری در آب

آب گردی پسر و پدر

بعد از کلی آب بازی تازه اومدن که باز پسری اشاره داره که بریم

گریه پسری برا رفتن

 

 

اینم عکسی که عاشقشم..............مامان فدای اون خندت بشه

اینم پسری که از خستگی این جوری خوابش برد

پسندها (5)

نظرات (12)

فاطمه مامان امیرعلی
11 مرداد 93 8:25
سلام مامان امیررضا خوبید شما ؟عید شما مبارک انشالله روزگار همیشه بر وفق مرادتون باشه نماز و روزتون قبول امیررضای گل ماشالله بزرگ شده فکر کنم قد کشیده آفرین مردی شده برای خودش
مامان امیررضا
پاسخ
سلام......ایام بر شما هم مبارک.....اره همه میگن چقده لاغر شده.....ولی وزنش میکنم ورزنش خوبه و بالا میره.....به نظر خودم هم داره قد میکشه و هم از بس شیطنت داره و یه دقیقه یه جا نمیتونه بشینه همش در حال حرکته....
مــــامــــانی بـــــاذوق
11 مرداد 93 11:46
سلام خوبی؟؟ گل پسری خوبه؟؟ عید بر شما مبارک ان شالله همیشه شاد شاد شاد باشید واااااااااااااااااااااای فاطمه کوچولو ناززززززززززززززززززز چه لباس خوشجلی مامانی تنت پوشیده خوردنی شدی خاله ماشالله امیر رضا هم برای خودش اقایی شده همیشه به گشت عزیزم خووووووووووووووش باشی مهربون من
مامان امیررضا
پاسخ
سلام شما و نی نی کوچولوتون خوبین؟ ما هم خوبیم الحمدلله.....بله دیگه مامانی فاطمه جونه دیگه.....ممنونم ایشالله به زودی شما هم سه تای میرین به تفریح
اجی حدیثه
11 مرداد 93 15:20
سلام خوبید.............چه خبر؟.....بدون من میرین بیرون........... حالا از این موضوع بگزریم....... چه عکس های قشنگ و زیبایی......اجی فدای خنش بشه ........ اجی جون دوووووووووستت دارم....
مامان امیررضا
پاسخ
سلام به اجی حدیثه جون.....ما که از شما دعوت به عمل اوردیم...ایشالله دوره بعدی....امیررضا هم دترمون رو خیلی خیلی دوست داره
فاطمه
12 مرداد 93 12:35
سلام سلام .... عمه جونی فدای اون خنده هات و آب بازیات بره... شیططونک خوب نرگسی رو خیس می کردیا.... آخرش ب گریه اش انداختی... نفس عمه جونی تووووووووو.... خوشگل بلای من...
مامان امیررضا
پاسخ
سلام عمه جونی....اره خیلی بهمون خوش گذشت و نرگسی هم از دستم امان نداشت
باباش و مامانش
12 مرداد 93 14:13
سلام عیدتون مبارک ونماز روزه هاتون قبول ان شاالله که همیشه شاد باشیدو سالم
مامان امیررضا
پاسخ
سلام عید بر شما هم مبارک....همچنین شما
باران قاصدک
12 مرداد 93 16:35
سلام عزیزم کوچولوی ناز و دوست داشتنی داری خوشحال میشم به وب من و دخترام بیایی (یه آشپزخونه شمالی )
مامان امیررضا
پاسخ
سلام حتما
الهه مامان سلما
13 مرداد 93 1:45
سلام دوست خوبم بله من اصالتا آملی هستم و همسرم رشتی... اما تهران بدنیا اومدم و بزرگ شدم، اما عاشق شمالم، خوشبحالتون،،،شما کدوم شهریبد؟!
مامان امیررضا
پاسخ
سلام...ما هم اهل قائمشهریم
عمه حمیده
13 مرداد 93 18:35
قربون گل پسر شیطونم برم.... وروجکم خوب نرگسو خیس کردیا... عکسی که داری میخندی شیطنت از نگاهت میباره... قربون نگاه شیطونت عزیز دل عمه.... دووووووووست دارم دنیا دنیا...
مامان امیررضا
پاسخ
سلام...بله عمه جونی شیطنتم به عمه حمیده جونم رفته....منم هر سه تاتون رو دوست دارم هوارتا
مامان هدیه
14 مرداد 93 16:12
سلام عزیزم خانومی دست مریضاد خدا قوت ماشالله از وقتی نبودیم خیلی پست گذاشتین خوشگل خاله هم آقا شده بزرگ شده ماشالله فاطمه جونی هم خیلی خوشگله اسپند برا هر دو گلتون. یادتون نره
مامان امیررضا
پاسخ
سلام...چه عجب خانومی دلمون براتون تنگ شده بود....
مامان فاطمه
17 مرداد 93 13:55
سلام خوبین؟همیشه به گردش عکسای قشنگی انداخته گل پسرمون .. وای خوش به حالت امیررضایی حسابی آب بازی کردیا جای ما خالی عزیزم ببین چجوری خوابیده راستی قصد مسافرت قم ندارین؟چقدر همش ما بیایم؟
مامان امیررضا
پاسخ
سلام....جای شما که حسابی خالی هر وقت میاین که به ما وقت نمکیدین تا با هم بریم بیرون....نگو که دلم داره پر میکشه....الان که هوا اونجا خیلی گرمه ایشالله اخرای شهریور یا اولایل مهر
مامان مریم
18 مرداد 93 14:04
طاعاتتون قبول. خدا حفظش کنه ایشالاهمیشه تو جشن و شادی باشید.
مامان امیررضا
پاسخ
ممنون همچنین برای شما
مامانی
20 مرداد 93 12:28
وای یادش بخیر مادر بزرگ منم هر وقت نون تنوری درست میکرد واسه ما هم نون کوچیک درست میکرد. الآنم که خودش دیگه نمیتونه درست کنه ولی هر وقت میرم اونجا به دختر عمم میگه واسه رهام و مامانش نون کوچیک درست کن!!!!! دلم میخواااااااااااااااااااااااااااد
مامان امیررضا
پاسخ
سلام خدا مادربزرگ رو براتون حفظ کنه...جای دوستان خالی