امیررضا جون و مراسم شب شهادت خانوم رقیه (س)
سلام به عزیز دل مامان و دوستان گلش
همون طور که تو پست قبلی نوشتم شنبه غروب خونمون مراسم شهادت سه سال امام حسین (ع) بود....
عشق مامان چند روزه که خیلی مریضه و داره دندون در میاره.....همین باعث شده بهونه گیر بشه.....از صبح که بیدار شد به من چسبیده بود.....
خدا مادرجون امیررضا جون رو برامون نگه داره اومده و اونو نگه داشت و عمه سکینه پسری هم به من کمک میکرد....دست گل عمه جون هم درد نکنه.....
کاش این دندون زودتر در بیاد چون امیررضای مامان اصلا بچه بهونه گیری نیست و از وقتی به دنیا اومده تا الان این جوری بهونه گیر نمی کرد.....
عشق مامان تو رو با همه این اذیت کردن هات و شیطنت هات دوست دارم.....
خدایا شکرت که آوای عزیز به جمعمون دوباره برگشت.......
خدایا به حق همه خوبانت هیچ طفلی دچار بیماری بد نشه.....
خدایا به حق سه ساله کربلا همه نی نی های ناز رو برا پدر و مادرهاشون و پدر و مادرهاشون رو برا نی نی های ناز حفظ بگردان......
امیررضای عزیز رو هم صحیح و سالم در پناه خودت حفظ کن.....
ایشالله به حق علی اصغر(ع) امام حسین صالح بزرگ شه....
اینم عکسای اقا امیررضای مامان در شب مراسم.....
این عکس مراسم سال قبل
اینم عکس های امسال
اینجا عشق مامان قبل از اومدن مهمونها داره بازی میکنه
از همه به خاطر تار بودن عکس ها معذرت میخوام.....از دست گل پسری.....یک جا بند نمیشه....
اینجا جیگری داره با دختر دایی مامانی بازی میکنه.....
البته مثلا......این جیگری رابطه خوبی با دخملی های ناز نازی نداره....
اینجا هم پسری بغل آقاجون داره به روضه گوش میده...
عشق کنار پسر دایی مامانی و پسر عمه نشسته و داره سینه میزنه....
پسری داره سینه زدن دیگران رو نگاه میکنه و فیض میبره....
خدا قبول کنه...