مراسم شیرخوارگان
سلام عزیز دل مامان
دیروز یعنی جمعه مراسم شیرخوارگان بود.....
مراسم شیرخوارگان مراسمیه که برای شش ماهه امام حسین(ع) اقا علی اصغر(ع) گرفته میشه.....
حضرت علی اصغر(ع) کوچیکترین شهید دشت کربلاست.....عزیز دلم مامانی برا شما کلی آرزوی خوب خوب داره......
عزیز دلم تا الان اینا رو برات ننوشته بودم.....من و بابایی خیلی فکر ها برات داشتیم و داریم......من تصمیم داشتم اگه خدا کمک کنه موقع بارداری ختم قران داشته باشم.....همه چیز رو وقتی شما تو دلم جا داری رعایت کنم.......
خدا هم این لظف رو بهم کرد موقعی که متوجه شما تو خودم شدم شروع کردم به ختم قران تا اخرین شبی که قرار بود بیای پیشمون.......واقعا خدا خیلی بهم نظر داشت تا تونستم تو این 9 ماه 7 بار قرآن رو ختم کرنم......
عزیزم امیدوارم که شما حتی برای یه لحظه از راه خدا و قرآن دور نشی.....
من و شما هم تو این مراسم شرکت کردیم.....
عزیز دل مامان پارسال شما دو ماه و چند روزت بود.......
ولی امسال....عشق مامان بزرگ شدی ....مرد شدی......و کمی تا حدودی شیطون......
خدا قبول کنه......یک جا بند نبودی و با همه اینها......امیدوارم بهره کافی رو برده باشیم...
از خیلی وقت پیش ها شما سینه زدن رو یاد گرفتی و الان تو این روزهای خاص با شنیدن هر مداحی شروع میکنی به سینه زدن...... البته اگه مداحی حالت شور داشته باشه شما دست های نازت رو بالا و پایین میبری....
دیروز وقتی وارد مراسم شدیم مداحی شور زده بودن و شما دست هات رو شروع کردی به بالا و پایین بردن.....وقتی حاج اقا داشت سخرانی میکرد با هر حسینی که میگفت شما شروع میکردی به سینه زدن که برای منم جای تعجب بود....
عشق مامان با این کارهایی که میکنی واقعا این رو با تمام وجود جس میکنم که شما بچه ها چقده پاکین و معصوم......وقتی دعای فرج خونده میشه خودت دستهای نازت رو برا دعا بالا میاری.....
وقتی هم بهت میگم امیررضا جون دعا کنیم همین حرکت رو انجام میدی.....
عزیز دلم....دیروز روحانی حرف قشنگی زد......میگفت الان همه شما که تو این مراسم شرکت کردین تا فرزنداتون امام حسینی بشن و سرباز اقا امام زمان(عج)......ایشالله که بشن ولی فقط شرکت تو این مراسم کافی نیست باید تو همه زندگی راه اما حسین(ع) وجود داشته باشه.....
عزیزم یکی از ارزوهای من برای تو اینه که سرباز اقا باشی......
یکی دیگه از ارزوهای من و بابایی اینه که شما قاری قرآن بشی....
ایشالله خدا کمک میکنه تا این ارزوهامون به واقعیت بپیونده...
عکس مراسم پارسال
امسال متاسفانه اقا پسر گل نذاشتن سربند و چفیه سرش بذاریم
پسر گل یک کمی که از مراسم گدشت از جای تنگ خسته شد......
با هم رفتیم مسجد......
جای باز .......راه رفتن......