ثمره زندگیمون امیر رضا ثمره زندگیمون امیر رضا ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

فرشته آسمونی

امیررضا جون و فاطمه کوچولو

1392/5/20 20:03
نویسنده : مامان امیررضا
314 بازدید
اشتراک گذاری

امروز فاطمه کوچولو همراه مامان و باباییش، اقاجون و مادرجون و عموجونش اومدن خونه ما.

دخمل طلای ما پچه پسر عمویی بابایی امیررضا جونه که قم زندگی میکنن.

اقا پسر ما اون لحظه که اومدن خونه عمه جونش بود وقتی اوردمش خونه نمیدونم چی شد که که شروع کرد به گریه کردن میگفت اصلا منو  پایین نذار و بریم بیرون دور بزنیم خلاصش اینکه آبروی ما رو پیش مهمونها برد......

اینقده بیقراری و بهونه گیری کرد تا وقتی باباش اومد اونو گرفت اروم شد.....

بعدش دو تا باباها نی نی هاشونو  بردن بیرون چند تا عکس ازشون گرفتن...

که متاسفانه من همین یه دونش رو دارم

عکسو حال میکنین..........

فاطمه ناز نازی و باباش به دوربین نگاه میکنن......

امیررضا جون مامان به این دو تا......

بابایی امیررضا جون به پسملی خودش......

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان امیررضا
21 مرداد 92 1:43
سلام .مامانی مواظب این پسملمون باش فکر کنم این دخملی حسابی چشش رو گرفته.


نمیدونم احتمالا داشت جلوی دخملی خودشو لوس میکرد.
فاطمه
21 مرداد 92 8:23
سلام مامان امیر رضا گل پسر خوبه ؟
عزیزم جدیدا امیرعلی هم همین طور شده نمی دونم چرا بغل کسی نمیره یا حتی مثل امیررضا گریه میکنه ببوس گل پسر رو از طرف من


سلام فکر کنم اقتضای سنشونه. شما هم امیرعلی جون رو ببوس
علی
21 مرداد 92 17:50
سلام من لینکتون کردم خوشحال میشم منو لینک کنید


سلام ممنون ما هم وب شما رو لینک کردیم
مامان محمدمهدی
22 مرداد 92 18:32
سلام عیدشماهم مبارک.ممنون ازلطفتون
الحمدلله خوبیم.
برای زایمانم حتما دعام کن کم کم دیگه باید آماده شم .
20 ام ماه دیگه اس!



سلام عید شما هم مبارک
ایشالله صحیح و سالم زایمان میکنی اقا محمد مهدی هم به دنیا میاد.
مامان محمد پارسا
24 مرداد 92 13:43
امیر رضا
عاشق شده ای ایا؟


این حرف ها چیه خاله.....دهنم هنوز بوی شیر میده....حالا باز ببینم نظر مامان و بابام چیه....اگه اونا بخوان دیگه نمیتونم دلشونو بشکنم
مامانی فاطمه
26 مرداد 92 19:25
چرا اینجوری به دخترم نگاه می کنیامیررضاجون اون روز که اومدیم خونتون انقده گریه کردی که ما درست و حسابی ندیدیمتزود زود زود بیا قم تا ببینیمت


به بروگواری خودتون ببخشید....امیرضائه دیگه... ایشالله دعا کنین زودتر ما رو بطلبه..