ثمره زندگیمون امیر رضا ثمره زندگیمون امیر رضا ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

فرشته آسمونی

ماه میهمانی خدا

1393/4/9 17:14
نویسنده : مامان امیررضا
363 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به گل پسرم و دوستای گلم

حلول ماه مبارک رمضان ماهی که مهمان خدا هستیم بر شما مبارک

اولین خاطره امیررضا از اولین روز ماه مبارک: دیروز اولین روز بود و پسری به همراه

باباجونش رفت مسجد برا نماز ظهر بابایی امیررضا داشت دعای ماه مبارک رو

میخوند( بابایی امیررضا تو ماه مبارک معمولا خوندن دعاهای بعد نماز و... به عهده

ایشون هست)که پسری از اون پشت صدای باباجونش رو تشخیص داد و شروع

کرد به باباجون بابایی گفتن......در این لحظه چهره بابایی امیررضا دیدن داشت به

قول خودش خوب شد آخر دعا متوجه شد وگرنه نمیتونستم ادامه بدم

فکر کنم امسال با پسری خاطرات از این دست زیاد داشته باشیم

ماه رمضان...................

ماه رمضان، مائده‌هاي آسماني را بر سفره دل عارفان حقيقت‌جو مي‌چيند.

ماه رمضان، ماه درك دقيق تر حضور«امام زمان» براي آمادگي بهتر جهت ظهور «منجي آخرالزماني» است!

ماه رمضان، ماه نزول باران غفران الهي بر کوير دل‌هاي گناه‌آلود است.

ماه رمضان، عرصه تمرين استقامت در ميدان صبر و شکيبايي است.

ماه رمضان، ماه مفروش كردن قدوم شب قدر با اشكهاي شوق براي درك «زيباترين لحظهء حيات انساني» است

السلام عليک يا شهر الله الاکبر و يا عيد اوليائه

در ماه پر خير و برکت رمضان برايتان قبولي طاعات و عبادات را آرزومندم.

 
پسندها (7)

نظرات (5)

مامان مهدیه
9 تیر 93 21:26
سلام دوست جووونی ماه رمضان مبارک بخاطرغیبتمون شرمنده اما همیشه به یادتونیم دوست باوفا اینروزاخیلی درگیریم
مامان امیررضا
پاسخ
سلام....دلمون برا شما تنگ شد....زودتر بیاین و به روز بشین لطفا
عمو روحاني
10 تیر 93 11:21
سلام علیکم سپاس از لطف و توجه شما . طاعات قبول بهترینها را برای شما و همسر محترم و فرزند عزیزتون آرزومندم التماس دعا
مامان امیررضا
پاسخ
سلام....خیلی ممنون که به ما سر زدید......همچنین برای شما و خانواده محترم
گهواره
12 تیر 93 2:56
سلام! دوست لینکیه ما شدین! البته با افتخار!
مامان امیررضا
پاسخ
سلام....ما هم شما رو با افتخار لینک کردیم
باباش و مامانش
14 تیر 93 0:57
سلام خدا فرزندتون رو نگه دار ان شالله عاقبت بخیر بشه
مامان امیررضا
پاسخ
سلام.....خیلی ممنون...
مامانی و بابایی دخمل بلا
21 تیر 93 13:18
مردی بر همسر خود در آشپزخانه وارد شد و از او پرسید : کدام یک از فرزندان خود را بیش از دیگر فرزندانت دوست داری ؟ همسر او گفت : همه آنها را بزرگشان و کوچکشان ، دختر و پسر همه یکسانند و همه را به یک اندازه دوست دارم , شوهر گفت : چگونه دل تو برای آنها همه جا دارد ؟ همسر جواب داد : این خلقت خداست که مادر , دلش برای همه فرزندان خود وسعت دارد , مرد لبخندی زد و گفت : اکنون شاید بتوانی بفهمی که چگونه دل مرد برای چهار زن همزمان وسعت دارد ! خدایش بیامرزد , روش والایی در قانع کردن داشت ، لاکن موقعیتش در آشپزخانه غلط بود .... مراسم آن تازه در گذشته صبح و بعد از ظهر فردا برگذار می شود !