ثمره زندگیمون امیر رضا ثمره زندگیمون امیر رضا ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

فرشته آسمونی

ما اومدیم

1392/12/22 19:54
نویسنده : مامان امیررضا
432 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به امیررضا و همه دوستای گلم

خیلی وقته که میخوام بیام و وبلاگ این پسر طلا رو بروز کنم ولی شیطنت های این پسملی و هم کارهای خودم این اجازه رو نداد.

الانم که دارم مینویسم استرس امتحان دارم......سه شنبه 27 اسفند امتحان دارم 10 تا کتاب که هنوز وقت نکردم هیچ کدوم رو بخونم

این چند وقت درگیر کلی کار بودم.........اول از همه مامان رفت تهران و عمل کرد و درگیر مهمونهای خونه اونا بودم که برا عیادت می اومدن........بعد از اون کارهای عملی که برا کلاس های ضمن خدمت باید انجام میدادم.......امسال هم باید خونه تکونی خونه خودم رو میکردم و هم خونه مامان........تازه از همه مهم تر باید خرید عید رو هم انجام میدادیم..........دیگه جونم براتون بگه درس که نگو......خلاصه اصلا وقت نداشته و ندارم

الان هم برای جیگری مامان اومدم تا بنویسم که آخر سال 92 برا ما چقدر کار پیش اومد این عزیز دل مامان تحمل کرد.......دوری مامان وقتی مامان میره مدرسه و کلاس.......وقتی مامان داشت خونه تکونی میکرد کمک دست مامان بود......خلاصه آخر سال رو داریم با خیر و خوشی اما به سختی طی میکنیم.

اینم چند تا عکس از این چند وقت

اگه حدس زدین امیررضا کجاست؟؟؟

بله پسری رفتن رو چهار پایه به بابایی کمک کنه پرده خونه مادرجون اینا رو وصل کنه

اینجا سخت در تلاش برا بالا رفتن

 

بابایی رفته بالا تا شیشه خونمون رو تمیز کنه

امیررضا: باباجی    باباجی........بالا

بابا جون امیررضا: نمیشه پسرم خطر داره

وقتی بابا جون نذاشت.......امیررضا هم تصمیم میگیره از همون جا با سختی تلوزیون تماشا کنه

مامان شما به بابایی بگو بالا

اینجا پسری قهر با مامانی و بابایی

مامان فدای پسر کاریش بشه

این چیه؟؟؟؟

فکر کنم یاد گرفتم

حالا یه کمی به مامانی کمک کنم

اینجا بابای مشغول تمیز کردن شیشه

مامانی هم مشغول بازی با امیررضا........تا پشتی ها رو این جوری دید یاد سرسره افتاد

امیررضا نه تنها به ما کمک کرد به بقیه هم کمک کرد

اینجا رستوران و امیرضا .......خودتون ببینین

اینم خستگی در کردن از نوع امیررضایی

اینم خرید رفتم همراه امیررضا

عزیز دل مامان دوستت دارم اندازه تموم ستاره های آسمون

 

 

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

عمه جون فاطمه
22 اسفند 92 20:09
آخ من به فدای این پسر ناز خودمون.... شیطون بلا شدی دیگه ....!! چهارپایه سوار شدنت دیگه چیه... عزیز دل عمه.. جا فت و فراخ تر از گوشه میزتلویزیون پیدا نکردی تووووو!!! آآآآآآآآره پسملمون کاریه چه جورم....!!! دیوارای خونه رو برق انداخت با اون شیشه شوره.....!! این خستگی در کردنت هم واسه مامان و بابا خرج داره ها....!!! دیروز تو اون شلوغی و اوج کارا گیر دادی به مامان و بابا که مامای .... باباجی... تاب ..... حالا هر کاری می کردن که بی خیال شی و سرتو با چیزای دیگه گرم می کردن تو اون وسط دوباره یادش می افتادی و می گفتی... ماماییی... باباجی.. تاب....!!!
مامان امیررضا
پاسخ
واقعا عمه جون شما که از نزدیک شاهد شیرین کاری های چسری هستی.....اگه شما نبودین که فکر نکنم ما میتونستیم همین قدر رو پیش ببریم.....دست شما درد نکنه که امیررضا رو برامون نگه میداری که به کارامون برسیم.....
فاطمه مامان امیرعلی
24 اسفند 92 7:53
عزیزم سلام خوبید چقدر دلم برای همگیتون تنگ شده بود .خداروشکر خطر برای مادرجونی رفع شده و خداروشکر که همه چیز روبراست .باریک الله به این گل پسر که این همه کمک میکنه آفرین
مامان امیررضا
پاسخ
سلام...منم دلم برا همگی تنگ شده ولی چه کنم که وقت زیاد ندارم.....ببخشید گه بهتون سر نمیزنم
عمه حمیده
24 اسفند 92 12:46
من خودم تنها تنها فدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااات میشم پسری کاری خوشمزه یعنی واقعا شاهکاریا.... اون گوشه رفتی موز میخوری بهت بیشتر میچشبه آیا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ای جااااااااااااان رفتی بالای چهار پایه خونه مادرجون رو تمیز کنی؟؟؟؟؟؟ جیگری عمه ای.... دوست دارم عزیز عمه .... مامانی هر چی از خوشمزگیات بگه کمه.... بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
مامان امیررضا
پاسخ
ممنون عمه جونی.....ما هم شما رو خیلی خیلی دوستت داریم
مامانی با ذوق
24 اسفند 92 16:28
سلااااااااااااااااااااااااااام خســــــته نباشی مامانی مهربون خســـــــــــــــــــــــــــــــته نباشی گل پسری ناز مبارررررررررررررررررررررررررررررررررک وجود نازنینت ای جااااااااااااااااااااااااااااااااااانم چه عکسای خوشملی از پسری گرفتی
مامان امیررضا
پاسخ
سلام...ممنونم از لطفت
مامان محمدپارسا
25 اسفند 92 14:26
عزیزم قهر کردی وای چه اخم خوشگلی کردی خاله بخورمت خونه تکونی با این فسقلیا ادمو پیر میکنه
مامان امیررضا
پاسخ
سلام....اره پسری اخمشم قشنگه....پیر که چه عرض کنم
آوايي ... (لي لي)
27 اسفند 92 0:38
تق تق فش فشه، فاصلمون كم بشه!... 
هيزم و نفت و آتيش، دوستت دارم خداييش...... 
سيب زمينی به سيخه، عكس گلت به ميخه!
.... غماتو بيار فوتش كن،كينه داری شوتش كن!
.... هوا بهاری ميشه، سرما فراری ميشه!
....زردی ازت دور بشه، هر چی ميخوای جور بشه..... ۴ شنبه سوری مبارک خواهر جونم...... به علت ناز كردن نت هنگام سال تحويل پيشاپيش سال نو مبارك.. سالي شاد،پرپول،پرپول،پرپول براتون آرزومندم شما هم لطفا همينارو واسه من آرزو كنيد..... (لي لي دوستدار هميشگي شما)
مامان امیررضا
پاسخ
سلام ممنون عزیزم....سال نو شما هم مبارک....سال پر خیر و برکت داشته باشین
آوايي ... (لي لي)
27 اسفند 92 4:20
سلام خواهر جون خسته نباشي از تكوندن خونه.... اي جونم پسرمم كه كمك كرده الاهي فداش شم من... خداروشكر مامان به سلامت عمل رو پشت سر گذاشتن ... انشالله تا ابد سايه ي پرمهرشون بالاي سرتون باشه
مامان امیررضا
پاسخ
سلام...ممنون از لطفت
مامان آوا
27 اسفند 92 13:40
دلت شاد و لبت خندان بماند برایت عمرجاویدان بماند خدارا میدهم سوگند برعشق هرآن خواهی برایت آن بماند بپایت ثروتی افزون بریزد که چشم دشمنت حیران بماند تنت سالم سرایت سبز باشد برایت زندگی آسان بماند تمام فصل سالت عید باشد چراغ خانه ات تابان بماند
مامان امیررضا
پاسخ
سلام...شما هم سال نو شما هم مبارک...سال پر از خیر و برکت داشته باشین
مامانی با ذوق
28 اسفند 92 13:57
مامان امیر رضا جوووووووووووووووووووووووووووونم ان شالله سالی پر خیر برکت داشته باشی
مامان امیررضا
پاسخ
عزیزم ممنون.....سال نو شما هم مبارک....سال پر از خیر و برکت داشته باشین
مامان طاها
28 اسفند 92 15:11
سال خوبی داشته باشین و عیدتون پیشاپیش مبارک
مامان امیررضا
پاسخ
سلام ممنون....سال نو شما هم مبارک.....سال پر خیر و برکت داشته باشین
علامه کوچولو
28 اسفند 92 15:42
سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش، اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام ******** سال نو مبارک ********
مامان امیررضا
پاسخ
سلام سال نو شما هم مبارک سال پر از خیر و برکت داشته باشین
مامان فاطمه
28 اسفند 92 17:55
سلام سلاااام.خوش اومدین هزار ماشالله امیررضای ما واسه خودش مردی شده که انقده به مامان و باباش کمک می کنه ای جوووونم موز خوردنشو نگاه کن. راستی شنیده بودم می خواین برین کربلا،درست بوده آیا؟اگه جوابش مثبته کی میرین ایشالله؟
مامان امیررضا
پاسخ
سلام بله خانومی کاملا درست بود خدا بکنه و امام حسین بطلبه 18 فروردین عازمیم....ممنون از این همه لطفی که نسبت به دارین... سال نو شما مبارک....سال پر از خیر و برکتی داشته باشین
مامان رادمهر
1 فروردین 93 2:31
دنیا را برایتان شاد شاد و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزو مندم هر روزتان نوروز . . .[پاسخ ممنون عزیزم همچنین برا شما
مامان فاطمه
1 فروردین 93 16:39
عیدت مبارک دوست نازنینم ایشالله سال خوب و خوشی داشته باشین
مامان امیررضا
پاسخ
ممنون از لطفت همچنین برا شما