ثمره زندگیمون امیر رضا ثمره زندگیمون امیر رضا ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

فرشته آسمونی

گل بود به سبزه نیز آراسته شد

1392/11/3 18:35
نویسنده : مامان امیررضا
497 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به امیررضا عزیز و دوستان گلم

واااااااااااااااااااااای عزیز دل مامان و دوستان گلم نمیدونین.........این روزا وقتم کاملا پر شده.....برامون تا آخر اسفند پنجشنبه و جمعه ها کلاس ضمن خدمت گذاشتن......همین جوریش با این پسری گل نمیشد زود زود بیام حالا که اصلا نمیشه یعنی در واقع وقت نمیشه.....هم وقت با امیررضا بودنم کمتر شده وقتی میام خونه باید جبران کنم تا پسری یه موقع دچار کمبود محبت نشه و از طرفی باید به کارای خونه برسم......تازه باید درس هم بخونم

دیگه از همین جا از همه دوستان که میان بهمون سر میزنن و من کمتر وقت میکنم بیام پیششون معذرت میخوام ایشالله هفته های آینده برنامه ریزیم بهتر میشه و جبران میکنم.....

اینم چند تا عکس از جیگر مامان

 

 

اینجا هم تولد عمه جون سکینه و دختر عمه حدیثه است

تولدتون مبارک

 

 

اینجا هم از شیطونی های پسری......مهرهای خونه عمه جون رو در تموم خونه پخش کرده

 

 

امیررضا علاقه خاصی به دیدن آلبوم خودش داره........وقتی هم که میبینه با کلی ذوق میگه امیر

 

 

 

 ایشالله عکسای بیشتری تو پست بعدی میذارم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامانی با ذوق
4 بهمن 92 21:17
سلام عزیزم تولدشون مبارک ان شالله 120 ساله شن وووووووووووووووی امیررضایی رو نگاه ناززززززززززززز پسر موفق باشی مامانی مهربون
مامان امیررضا
پاسخ
ممنون از لطفت
فاطمه مامان امیرعلی
5 بهمن 92 8:30
عزیزمی سلام دلمون براتون تنگ شده خوشگل مامان شما هم عشق مهر داری مثل امیرعلی من .گل پسر من هم توی کربلا همش عشق مهر داشت راستی چقدر جالبه که عکساشون رو می بینند عکس العمل نشون میدن خسته نباشی مامان امیررضا میدونم که داری دنبال کارات میدویی و خیلی خسته میشی من که جدیدا خیلی عصبی شدم بعضی وقتا داد میزنم دست خودم نیست
مامان امیررضا
پاسخ
خدا به همه مامان های عزیز صبر بده.....
مامی امیرحسین
6 بهمن 92 0:34
اجرکم عندالله
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
6 بهمن 92 1:44
عزيزم پودر كيك كاكائويي رو با پيمانه اندازه بگير و اگر براي دو وعده ي جداگانه ميخواي نصف اش رو توي يه كأسه بريز يه تخم مرغ زرده و سفيده رو باهم بشكون توش و هم بزن با قاشق يا چنگال..... قابلمه آت رو خالي بزار رو گاز با شعله ي كم تا داغ شه بعد نصف ليوان شير رو كم كم به پودر آت كه با تخم مرغ هم زدي أضافه كن و هي هم بزن تا گوله گوله نشه بعد يكم به حال خودش رهاش كن و تو اين تايم قابلمه آت رو از روي گاز بردار و با روغن مايع با يه فرچه چربش كن و دوباره بزار رو گاز با شعله ي كم بعد نصف ليوان روغن به مخلوط آت كم كم أضافه كن و هم بزن تا حسابي مخلوط شه .... بعد تمام مواد رو بريز تو قابلمه و زيرش رو يكم زياد كن و در قابلمه رو بزار و أصلاً تا يك ساعت در قابلمه رو باز نكن..... بعد از چهار دقيقه شعله رو كمه كم كن و زير قابلمه شعله پخش كن بزار بعد از يك ساعت كيك آت امادست در قابلمه رو بردار و گاز رو خاموش كن و يك ربع بزار به همون حال بمونه تا يكم خنك شه بعد برش گردون تو ظرفي كه ميخواي
مامان امیررضا
پاسخ
ممنون از اینکه دستورش رو دادی....
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
6 بهمن 92 1:55
واقعاً خواهر خسته نباشي و خدا قوت....تولد عمه جون و دختر عمه جون مبارك باشه....به به چه كيكي......اي جون بچم خودش و تو عكساش ميبينه ذوق ميكنه خدايي خواهر ذوق كردن هم داره ديگه.... خدا حفظش كنه ببوسش
مامان امیررضا
پاسخ
ممنون از لطفت....
مامان فاطمه
9 بهمن 92 16:22
سلام مامانی مهربون.خوبی؟امیررضایی خوبه؟وای بازم تولد بازم کیکچه کیک خوشگلی نوش جونتون تولد عمه جون و دخترعمه هم مبارک باشه ایشالله موفق باشی عزیزم
مامان امیررضا
پاسخ
م منون......بله با وجود خواهرشوهر های کیک خوری مثل حمیده جون و فاطمه جون برای کوچیکترین مناسبت کیک میخوریم......
مامان محمدپارسا
11 بهمن 92 22:12
ایشالا که هرچه زود تر وقتاتون ازاد میشه و بیشتر اپ میکنین
مامان امیررضا
پاسخ
ایشالله....