ثمره زندگیمون امیر رضا ثمره زندگیمون امیر رضا ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

فرشته آسمونی

سفر یه روزه امیررضا به سمنان

1392/7/12 0:35
نویسنده : مامان امیررضا
380 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به پسری

قرار بود این پست شنبه هفته قبل گذاشته بشه ولی چند روزی اینترنت قاطی کرده بود در وسط کار هنگ میکرد.....دو بار همه مطالب رو نوشتم موقع گداشتن عکس نصف رو آپلود میکرد بقیه رو نه برای همین تاخیر افتاد.....

جمعه هفته گذشته جلسه خانوادگی سمت فامیل های باباجونی تصمیم گرفتن یه سفر یه روزه به سمنان داشته باشن.......هم گشت گذار باشه و هم دیدار یار........چون پسر عموی بابایی اونجا زندگی میکنه........

قرارمون برای حرکت ساعت 5.5 بود..... وقتی که شما رو بغل کردم که بریم برای سوار شدن ماشین بیدار شدی....برای راحتی سفر قرار شد با اتوبوس بریم.... و شما همش در حال جا به جایی از اول اتوبوس تا اخر بودی.....حدود ساعت 8 خوابت گرفت با خوردن شیر تو بغلم خواییدی.......

از اونجایی که شما کمی تا حدودی بد خوابی تو بغل خیلی راحت نبودی، بابایی دنبال یه جای خواب مناسب برای شما بود........بله اگه گفتی کجا رو پیدا کرد.......قسمت اخر اتوبوس که راننده ها برای استراحت میرن.......وبا بازرسی و تایید از نظر تمییری، بالشت و وسایل خوابت رو باباجون پهن کرد و شما راحت خوابیدی وقتی هم بیدار شدی دیدی نه جات راحته اونجا میتونی با پسر عمه مصطفی و بقیه بچه ها اتیش بسوززونی همونجا موندی و کلی بازی کردی........

صبحانه رفتیم خونه پسر عمو خوردیم ولی چون تعدادمون زیاد بود برای ناهار رفتیم بیرون.....

قبل از ناهار رفتیم یه امامراده که برادر امام رضا(ع) بود نمازمون رو اونجا خوندیم بعد رفتیم پارک برای ناهار.....

واااااااای شما هم امامزاده و هم پارک کلی شیطونی و دور دوری کردی.....

اینم عکسای این سفر یه روزه

 

زیارت گل پسری

 

 

بالا و پایین رفتن از پله های صحن

 

 

وقتی جیگری الکی میخنده

 

 

پارک........شروع شیطنت...........

 

 

اسباب بازی جدید...............

 

 

پیاده روی پسر و پدر در پارک........برای رفتن به سمت وسایل بازی

 

 

استراخت روی سبزه ها.......البته با حمله به اونا و کندنشون......حتی تا مرحله خوردن

 

 

از اونجایی که این پسره علاقه خاصی به اب داره هر جا نشونه ای از اب دید باید یه سر بزنه....

عکس با فواره ها.........

 

بازی تو ماشین..............بازی دالی و......

 

 

جمع بچه ها.............

 

 

اینجا هم داریم برمیگردیم و پسری خسته شده......

 

 

خوابببببببببببببببببببببببببببببب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

ف یوسفی
12 مهر 92 8:38
سلاااااااااااااااااااااام جیگمل عمه خودم...
انشالله همیشه به گشت و گذار باشه...
خووووووب واسه خودت اون رو ز دور دور کردی و آتیش سوزوندیا...
پشت اتوبوس که دیگه نگو...
نذاشتی عمه جووون دو دقیقه چشماشو رو هم بذاره...پ
تو خوشحال باشی انگار همه ما خوشحااااالیم عزیز دلم....


ممنون عمه جونی.....ما هم با خوشحالی شما خوشحالیم...ایشالله همه زندگی ها سراسر شادی باشه
عمه حمیده
12 مهر 92 9:36
سلاااااااااااااااااااااام امیررضایی دلم برات یه ذره شده....
دوست دارم یه عالمه...
اون روز خیلی خوش گذشت...
از بابت سوتی بابایی شما هم بگم که اشکالی نداره...
پستهامو رمزی کردم...
رمزش رو هم برات میفرستم...


منم دوستتون دارم.....
مامان امیررضا
12 مهر 92 13:54
سلام امیررضا جون همیشه به گردش .زیارتت هم قبول. می بینم که حسابی وروجک بازی کردی و خوش گذروندی. انشالله لحظه لحظه زندگیتون سرشار از شادی و خوشحالی باشه


ممنون......زندگی شما هم سراسر شای باشه
مامانی باذوق
13 مهر 92 1:21
سلام عزیزم چطوری خوبی؟پسملی نازتون خوبهان شالله زیر سایه بابا و مامان مهربونش بزرگ شه..زیارتتون قبوا..همیشه به گشت و گذاربا افتخار لینک شدید گلم..خصوصی رو چک کن خانمی..


ممنون از اینکه به سر زدید ما هم با افتخار شما رو لینک کردیم
فاطمه مامان امیرعلی
13 مهر 92 10:20
سلام مامان امیررضا خوبید همیشه به سفر اونم به استان ما سمنان ؟خوش گذشت ماشاالله پسر بزرگ شده آفرین راه هم میره ؟آخه امیرعلی هنوز راه نمیره خودش دستمون رو میگیره راه میره ولی خودش مستقل نه من خیلی دلواپسم

این بوسا از طرف گل پسرم به امیررضا جون گل گلاب بچه ام آخر سفر خیلی خسته شده بود آخی


سلام......بله جای شما خالی خیلی خوش گدشت....اصلا نگرانی نداره...عزیزم هر چی دیرتر بهتر، دیگه قابل مهار نیستن....امیررضا جون همه این برای امیر علی جون میفرسته.
خاله جون
13 مهر 92 23:21
جیگر خاله سلام خیلی دلم برات تنگ شده شما که ما رو تحویل نمیگیری خیلی دوست دارم زیارتت قبول جیگر خاله ان شاء ا... همیشه به مسافرت و خوشی خیلی وروجک شدیا


ممنون خاله جونی منم شما رو خیلی خیلی دوست دارم....
مامان امیررضا
14 مهر 92 0:30
مامانی خصوصی
مامان هدیه
15 مهر 92 12:11
به به همیشه به سفر و گردش و زیارت
امیررضا جونم زیارتت قبول
قربون الکی خندیدنت


ممنونم خاله جونی.....خدا نکنه
مامان محمد پارسا
16 مهر 92 0:32
زیارت قبول ناز پسر
ماروهم دعا کردی
قربون راه رفتنت


ممنون....حتما امیررضا به فکر دوستاش هست و شما رو دعا کرد.....خدا نکنه خاله جونی