مهمونی رفتن امیر رضا
امشب جلسه خونوادگی خونه پسر عمه بابا جون امیر رضا بود.
پسر مامان طبق معمول اول مهمونی کلی سر حاله
اما یواش یواش که به اخر های مهمونی میرسیم.....
بسه دیگه خسته شدم بریم خونه.
اینجا هم وقتی که اومدیم خونه انگار نه انگار که ایشون بود بی طاقت برای رفتن به خونه بود
تازه بازی کردنش شروع میشه...
بعد کلی بازی با بابا جونش، خسته میشه و عزیز دل مامان میخوابه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی