حضور اولین امیررضا در مراسم فاطمیه
پدرجون و مادرجون امیررضا هرسال شب شهادت حضرت فاطمه (س) یه مراسمی تو مسجد جامع روستای مادریشون میگیرن.
امسال هم امیررضا برای اولین بار تو این مراسم شرکت کرده بود و کلی هم مادرجون رو کمک کرد.
این هم عکساش:
این رو هم بگم که چه جوری کمک کرد...
عشق مامان و بابا اونقده بچه خوب و آرومی بود و اصلا هم لج مامانی رو نکرد و کمک کرد تا مامانی با خیال راحت تو کارهای پذیرایی کمک کنه
اینجا هم از خواب بیدار شده بود و بعد از اینکه شامش رو خورده بود پیش عمه جونی هاش نشسته و داره بازی میکنه.
قرونش برم چقده بچه مظلومه...
با اینکه مامانی برات بالش و پتو اورده بود ولی آخرش خودت روی کاپشن و چادر جمع شده دخترعمه ها خوابیدی...
آخه بخشش کرده بودی به یه نی نی دیگه که زودتر از تو خوابیده بود..
خوب با خودتون وسایل نی نی تون رو بیارین تو اینجور مراسما دیگه
اینجا دیگه آخرای مراسم هستش...
لباسهاتو پوشیدی و آماده شدی که بری...
بالشت و پتوت هم تازه رسیدن...
پسری کلی کمک کرده و الان هم روی پای مامانی میخواد استراحت کنه..
ای بابا!!!!
مگه این عمه و شوهر عمه ها میزارن...
خوب بزارین بچه استراحتش رو بکنه...
اینجا تو بغل شوهر عمه محمدت رفتی..
کلا با آقایون میانه ات خیلی خوبه...
خب دبگه آقا امیررضا فعلا بابای تا مامانی با کلی عکس که تو خونه مادر جونی هست وبت رو آپ کنه.